ارجاع و استناد نظامات اخلاقی، دینی، فرهنگی و تمدنی که در یک کلام میتوان آنها را نظامات ارزشی نامید به نظام طبیعت و واقعیتهای عینی، راه را بر فرقهشدگی این نظامات و گسیختگی و تقابل با طبیعت میبندد و امکان گفتوگوهای چندجانبه و نقد و داوری دربارۀ گزارههای دینی و پدیدههای فرهنگی و توافقهای مدنی را در میزان منطق عام عقلانی و فهم بینالاذهانی فراهم میکند... فروریختن دیوار بلندی که میان حقایق علمی و نظامات زیستی و اخلاقی برافراشته شده است، ابتنای دین، اخلاق، فرهنگ و در یک کلام ابتنای نظام تشریع را بر بنیاد طبیعت و نظام تکوین نهتنها ممکن و شدنی میسازد، بلکه سازگاری نظام تشریع با نظام تکوین را ضرورتی قطعی و گریزناپذیر میکند.
دیدگاه خود را بنویسید