خلاصه مطالب جلسه چهارم
۱۴۰۲/۷/۲۳
نسبت و نسبیت
نسبت، طرف میطلبد و نیازمند به توجه به دیگری است. هرجا که بحث نسبت پیش آمد، بحث دیگری و بحث نسبیت پیش میآید. بحث نسبت مربوط به حد ماهیات و تعین پذیری ماهیات است. نسبت یک وجه آن نسبیت است و یک وجه آن ارتباط است. معمولاً در رویکرد رایج، وجه نسبیت که وجه حدپذیری و ترکیب پذیری است، مورد توجه است. تعین و تشخص پذیری تبیین میگردد، اما شأن ارتباطی مورد غفلت واقع میشود. اما هر دو لازم است و نسبیت از نسبت جدا نمیشود و نسبت موجب نسبیت میگردد، هرجا بحث نسبت و نسبیت شد، پای مطلق در میان است. مقام احدی و محضه در بحث نسبیت مورد توجه قرار میگیرد. نسبیت مطلق باعث خود انکاریست. لذا، امکان نسبیت بدون وجود مطلق ممکن نیست و تناقض ایجاد میگردد.
طرح مسائل فلسفه صدرایی(هندسه معرفتی صدرایی)
- فلسفه چیست و روشهای فلسفی کدامند؟
- مسئله فلسفی چیست؟ مسئله غیر فلسفی چیست؟ وجه تمایز مسئله فلسفی و غیر فلسفی چیست؟
- امکان و امتناع فلسفه اسلامی؛ داوری اینکه آیا فلسفه اسلامی داریم؟
- مهمترین وصف فلسفه صدرایی، وصف فلسفه اسلامی است، آیا فلسفه صدرایی، فلسفه اسلامی است؟
- برخی میگویند فلسفه اسلامی واژه خود متناقض و ناسازگار است. فلسفه مبتنی بر استدلال عقلانیست، اما اسلامی یعنی آموزههای دینی که مبتنی بر منابع سمعی است و اعتبار آن ریشه در سمع وحیانی دارد. آیا در این صورت فلسفه اسلامی داریم؟
- آیا میتوان تعبیر دیگری از فلسفه اسلامی ارائه داد، که تعبیری هم پوشان و سازگار باشد؟ اگر سمعیات تابع استدلال باشد، آیا قابل قبول است که ما فلسفه اسلامی را فلسفه بدانیم؟
- در اسفار ملاصدرا که مبتنی بر استدلال عقلانی و برهان است، در لابلای براهین، ارجاع به روایات، احادیث، آیات و مشاهدات عارفانه و مکاشفات شده است. این امور در فلسفه چگونه قابل تبیین است؟
ملاصدرا در فصل دوم از باب ششم جلد هشتم اسفار در بحث تجرد نفس «فی شواهد سمعیه فی هذا الباب» میفرماید: «و تباً لفلسفه تکونوا قوانینها غیر مطابقه بالکتاب والسنه» یعنی مرگ بر آن فلسفهای که قوانین آن مطابق کتاب و سنت نباشد.حال سوال این است؛ آیا جوهره اسفار عقلانی است و خواسته شواهد روایی داشته باشد؟ آیا جوهره نقلی دارد و فقط حرف از عقل زده است و عقلانی نیست؟ و سوال دیگر اینکه؛
- نسبت فلسفه صدرایی با منابع نقلی و الهیاتی چگونه است؟
- آیا فلسفه اسلامی داریم؟ آیا فلسفه ملاصدرا اسلامی است؟ اگر نیست تکلیف فلسفه ملاصدرا چیست؟
- روش صدرا در رویکرد فلسفیاش چیست؟ با توجه به تعدد روشهای فلسفی، جایگاه فلسفه اسلامی چیست؟
- آیا فلسفه صدرایی سیستماتیک میباشد، اگر سیستماتیک نیست، آیا ظرفیت سیستماتیک شدن را دارد؟
- ویژگیهای فلسفه صدرایی کدامند؟
رویکردهای سیستمی به علوم و گزارهها
یکی از خصوصیات سیستم این است که یک معنا بخشی جدید به تک گزارهها و مفردات پراکنده میدهد. به عنوان مثال ساعت یک سیستم و دارای مجموعهای از اجزاست که در نسبت با هم قرار دارند. یعنی هیچ کدام بدون دیگری معنا نمیشوند. نسبتی که در سیستم حاکم است، نسبت چند جانبه و شبکهای است.
گام بعدی بررسی نسبتهای شبکهای است، چرا که شبکه چند جانبه به صورت سیستم بروز میکند و اجزاء و گزارهها در خارج و داخل سیستم چند جانبه، معانی متفاوتی دارند. یک قطعه در داخل و خارج از سیستم معنای متفاوتی دارد. اگر آن قطعه در داخل سیستم خوب کار نکند، زندگی را مختل میکند و اگر خوب کار کند در سیستم نقش مهمی در زندگی دارد، اما در خارج از سیستم کارآمدی خاصی ندارد.
سیستم فقط نقش فرمیک و صوری ندارد، بلکه نقش محتوایی نیز دارد. اجزای فلسفه در سازگاری با هم، ساختار و نظام سیاسی، اخلاقی و اجتماعی ایجاد میکنند. لذا، باید مجموعه نظاممند و ساختارمند باشد و اجزا با هم نسبتهای سازگار داشته باشند، تا معنا بخشی به گزارهها تبیین گردد.
قرآن مجموعهای سیستماتیک است و به عنوان الکتاب مطرح میشود. الکتاب یعنی یک امر حتمیت یافته، آیات قرآن همگی با هم، یک امر پایان یافته است. «انا انزلنا الکتاب منها آیات محکمات هنّ ام الکتاب و اُخَر متشابهات» محکمات اجزای اصلی و متشابهات اجزای فرعی هستند. در یک مجموعه مانند قرآن، که دارای دو نوع اجزای اصلی و فرعی هستند، مجموعه سیستماتیک است و سیستم نیز هرمی میباشد. زیرا اگر در مجموعه ای، کل بالا و جز پایین باشد، سیستم هرمی شکل میگیرد.
در تفسیر در قرآن، ابتدا باید محکمات شناخته شوند و اصل قرار گیرند، چراکه، محکمات ریشه و اصل بوده و کمتر از متشابهات و شاخهها و فروع هستند. متشابهات در رویکرد سیستمی آیاتی هستندکه بدون محکمات معنا نمیشوند. ابتدا باید محکمات شناخته شوند، چون خودشان محکم هستند و نیاز به بیرون ندارند و از خود نور دارند.
دیدگاه خود را بنویسید