مروری بر اهم مطالب جلسه سیزدهم

۱۴۰۲/۹/۱۲

 اصالت وجود بر وحدت تاکید دارد و تبیین وحدت با تشکیک صورت میگیرد. در تشکیک چندگانه بواسطه نسبت پذیری و حمل بر همدیگر به وحدت میرسند، چرا که حمل بر یکدیگر به معنی وجود این همانی و یگانگی در چندگانه ها میباشد. لذا، حمل مبتنی بر نسبت پذیری بین چندگانه ها است، بواسطه امر مشترک بین آنها.
حمل دو عنصر بر همدیگر یعنی دو عنصر نسبی بوده و دارای نسبت هستند و در عنصر نسبی طرف مقابل و دیگری مطرح می شود.
در حمل، نسبت پذیری مطرح میشود و از بساطت خارج میشود و توجه به دیگری و بسط شناخت مشکل میگیرد و شناخت نسبت به امر نسبی صورت میگیرد، نه بسیط.  
در تشکیک از وجود در موقعیت نسبت صحبت میشود و نسبت طرفین دار.

عناصر نسبت پذیر به دو گروه تقسیم میشوند: 

  1. عناصر برتر و فرادست و نزدیک به راس هرم. 
  2. عناصر قاعده گزین و فرو دست و نزدیک به قاعده هرم.  

عناصر نزدیک به راس هرم دو گونه نسبت دارند. نسبت با فراتر و نسبت با فروتر.
عنصری که در نسبت برتر است، اشتمال و احاطه بر افراد پائین تر و همه آنچه در پایین هست را دارا می باشد.
 اجزاء فرادست از وجود اشتمالی برخوردارند یعنی تمام اجزاء فروتر را در خود دارند و اجزاء فرودست از وجود شمولی برخوردارند، یعنی همه چیز که در بالایی است در پایینی هست اما به نحو شمولی.  
نسبت پذیری یعنی دگر پذیری و نتیجه آن چسبندگی و وحدت وجود است.
 وحدت در ذات وجوداست، یعنی هیچ یک از عناصر تشکیل دهنده وجود تجزیه پذیر از هم نیستند، یعنی وجود در تمام پدیده ها با همه عناصر هویت بخش و ویژگی ها و صفات (علم اراده، قدرت و حیات) دیده میشود و هیچ ذره ای تهی از هیچ وصفی از اوصاف و کمالات وجود نیست و هر ذره کامل است.
هر ذره کامل است یعنی وجود مطلق که در راس هرم است در آن حضور و سریان دارد و در واقع در همه موجودات سریان دارد.
وحدت یعنی خویش انگاری موجودات نسبت به همدیگر، یعنی هر موجودی خود را در دیگری و دیگری را در خود بواسطه امر مشترک میبینید و آن امر مشترک همان وجود با هم کمالاتش میباشد که منتهی به خویش گرایی می شود.
وحدت وجود، موجب چسبندگی، یکسانی و اشتراک موجودات و برانگیزنده خویش گرایی آنها نسبت به هم است.
درعین یکسانی بین فرادست و فرودست، بین آنها تفاوتهایی نیز وجود دارد و هر چه موجود به راس هرم نزدیک تر باشد، از ویژگیهای ذاتی بیشتر بهره مند است و ظهور ویژگی های راس هرم در او بیشتر است و اشتداد وجودی دارد و هر چه از راس هرم دور تر باشد، ظهور کمتری دارد و صنعف وجودی دارد.  
برای درک اشتداد و ضعف باید راس هرم مورد توجه قرار گیرد، چون این امر مربوط به دوری و نزدیکی از اوست.
راس هرم همه صفات هویت بخش را یکجا دارد و صفات بصورت این همانی (یعنی قدرت و حیات و علم ---- همانند همدیگرند) و در عین حال بصورت متعادل (یعنی بدون شدت و ضعف) وجود دارند و این بدان معناست که در راس هرم نسبت وجود ندارد، بلکه فرانسبت است و همان وجه لارسمی ولا اسمی است، چون مقام ذات است و مقام ذات فرانسبت است و اسمی مطرح نیست تا نسبتی باشد.
 صفت ناظر به ذات است و نسبت پذیر نیست و اسم ناظر به افعال است و نسبت پذیر است.
تشکیک در ذات وجود راه ندارد و وجود مطلق که مقام ذات است، نمی توان آن را اشد(شدید ترین) نامید.
ذات و وجود مطلق دو سویه است:

  1. وجهی رو به ذات دارد که وحدت محض است و وجهی رو به موجود و کثرات.
  2.  تشکیک برای وجود در موقعیت ظهور، جلوه، آشکار شدگی، تجلی و پدیدار است و در موقعیت ذات نیست.

ابن عربی: کثرت در ذات وجود راه ندارد، کثرت برای ظهورات است.16620:38